درسها و پیامدهای سقوط اسد برای ایران | فعال اصولگرا: نباید مردم را ناامید کرد
فعال سیاسی، درباره پیامدهای سقوط اسد میگوید: «درسی که ما باید بگیریم این است که مراقب باشیم که مردم از کشور و شرایط موجود دلزده و خسته نشوند و امید خودشان را برای آینده داشته باشند.»
اسد سقوط کرد اما این سقوط پیامدها و درسهای مختلفی برای ایران و دیگر کشورهای منطقه به دنبال دارد. سقوط اسد اگرچه شرایط منطقهای ایران را سختتر میکند اما هنوز نمیتوان گفت که محور مقاومت به پایان رسیده و کماکان ادبیات این مسأله در منطقه دیده میشود. در سوریه نیز هنوز ابهامات جدی نسبت به حکام آینده وجود دارد که برای بررسی نسبت آن با ایران، باید صبر کرد.
پیامد سقوط اسد
ناصر ایمانی، فعال سیاسی، معتقد است که پیامد سقوط اسد برای ایران، سختتر شدن شرایط مقاومت در منطقه است اما هنوز مشخص نیست کدامیک از گروهها در سوریه به قدرت خواهند رسید. او میگوید: «پیامدهای این اتفاق این است که موقعیت ایران در منطقه مانند گذشته نیست و باید مراقبت و دقت بیشتری برای تحولات منطقه داشته باشیم. شرایط برای ایران به کلی سختتر شده و باید راهکارهای جدیدی در این خصوص تدبیر شود. اینکه گروههای مسلح در سوریه به عنوان حاکمان باقی بمانند هم محل تردید است. شاید این گروهها تجربهٔ طالبان را به دست نیاورند و انتخاباتی برگزار شود که دولت دست گروه دیگری بیوفتد و اینها الزاماً حاکم نخواهند ماند. اما شرایط در هر حال برای ایران سختتر خواهد شد. نقش ایران و عراق در این زمینه پررنگتر باید باشد.»
تضعیف محور مقاومت
او معتقد است که محور مقاومت تضعیف شده اما به عنوان یک فرهنگ باقی خواهد ماند و ایران نیز پتانسیلهای خود در منطقه را از دست نداده است. او میگوید: «محور مقاومت محوری است که ممکن است در مقاطع زمانی تضعیف شود اما از بین نخواهد رفت. محور مقاومت یک فرهنگ است و صرفاً یک حرکت نظامی از طریق تزریق اسلحه و منابع مالی به وجود نیامده است. کسانیکه اینطور قضاوت میکنند تصویر درستی از مقاومت در ذهنشان نیست. مقاومت مسألهاش این نیست که اگر منابع مالی یا نظامیاش محدود شود، از بین بروند. درباره مسألهی فلسطین، هفتاد سال این تصور وجود داشت اما در چند سال اخیر دیدیم که مردم فلسطین حداقل در غزه و کرانه باختری، ایستادگی کردند. بنابراین من فکر میکنم قضاوتهایی که برخی از روی خوشحالی و خرسندی دارند، درست نیست. برخی خرسنداند که مقاومت شکست میخورد و ایران نیز این اهرم و پتانسیل تقویتکننده در منطقه را از دست داده است و بنابراین همه چیز سر جای اول برمی گردد اما این تصور، خوش خیالی است.»
تجربه یمن
ایمانی معتقد است که تجربه یمن ثابت کرد که هر زمان ممکن است یک کشور تحت شدیدترین فشارها، تبدیل به یک قطب محور مقاومت شود و مشخص نیست در آینده چه اتفاقی در کشورهای منطقه با محوریت این ادبیات رخ خواهد داد. او میگوید: «کسانیکه در مقابل سلطهٔ غرب مقاومت میکنند، ممکن است در مقاطعی تضعیف شوند اما در درازمدت این وضعیت ادامه نخواهد یافت. شما هرگز فکر نمیکردید یمن که تحت فشار شدید نظامی عربستان است، یکی از محورهای مهم مقاومت شود. شما از کجا میدانید که در برخی دیگر از کشورهای منطقه هم چنین تحولاتی تحت عنوان مقاومت به وجود نیاید؟ مقاومت یک فرهنگ است. در تاریخ ۷۰ سال گذشته، بسیاری از حرکتهای پارتیزانی در خیلی از کشورهای جهان به وجود آمد و عمدهی آنها از بین رفتند چون فرهنگ نبودند و صرفاً منابع نظامی و مالی بودند، از جمله در آمریکای جنوبی، اما مقاومت خاورمیانه وضعیت متفاوتی دارد.»
درسهای سقوط اسد
این فعال سیاسی معتقد است که درس سقوط اسد برای کشورهای منطقه، توجه بیشتر به افکار عمومی و جلوگیری از دلزدگی جامعه از تحولات است. او میگوید: «واقعیت این است که تحولات سوریه بیانگر یک مردم و ارتش خسته و دلزده و ناامید از همه چیز است. اینکه بگوییم مردم سوریه یا ارتش سوریه با حکومت اسد و اسدها در این کشور مخالف بودند، هیچ شاهدی نداریم اما آنچه مسلماً میتوانیم ابراز کنیم این است که مردم سوریه بعد از سالها جنگ و درگیری درونی و بیرونی، بسیار خسته و ناامید بودند. درسی که ما باید بگیریم این است که مراقب باشیم که مردم از کشور و شرایط موجود دلزده و خسته نشوند و امید خودشان را برای آینده داشته باشند. به میزانی که دلزدگی به وجود بیاید، زمینهی هر تحولی ممکن است. البته شرایط جمهوری اسلامی با سوریه اصلاً قابل مقایسه نیست اما در عین حال باید توجه به افکار عمومی را مدنظر قرار داد.»